مقدمه
اختلالات شخصیت از مباحث مهم روانپزشکی است که بگونه ای تناقض آمیز مورد غفلت و بی توجهی قرار گرفته است . اگرچه در حدود 400 سال قبال از میلاد، بقراط پزشک یونانی پیش زمینه های اصلی موثر در شکل گیری شخصیت را مورد بررسی قرارداده بود، اما در سال 1980 بود که کتاب راهنمای تشخیص انجمن پزشکی آمریکا بخش جداگانهای را برای اختلالات شخصیت در نظر گرفت. حتی در طول 30 سال اخیر نیز این مبحث مهم روانپزشکی جای خود را در روانشناسی عامه باز نکرده و به ویژه مردان و زنان جوان در زمینه همسرگزینی، متاسفانه از این ابزار مطمئن و مفید محروم هستند.
شخصیت در معنای عام به شکل یک عنوان کلی که رفتار قابل مشاهدۀ فرد و یا تجارب درون ذهنی او را توصیف می کند، به کار می رود. تمامیت فردی که به این طریق توصیف می شود هر دو جنبۀ اجتماعی و شخصی زندگی انسان را در بر می گیرد. کلمه شخصیت(Personality) ممکن است با صفات توصیفی و کیفی همراه باشد که از لحاظ آسیب شناختی روان پزشکی نیز حایز اهمیت اند؛ نظیر منفعل (passive) یا پرخاشگر (aggressive) و یا با کلماتی همراه باشد که متضمن اهمیت آسیب شناختی نباشند، نظیر جاه طلب، مذهبی ، یا صمیمی .
مجموعه منسجمی از این قبیل کیفیات و توصیفات، تشخیص یک اختلال شخصیت[1] را مطرح می کنند که پیش بینی کننده چگونگی رفتار فرد تحت شرایط مختلف است.
شخصیت به مفهوم تمامیت هر فرد نه تنها برای روانپزشکان و روانشناسان، بلکه برای کلیۀ افرادی که بعنوان درمانگر با مراجع خود ارتباط دارند و در مفهوم عام تر برای کلیۀ افراد یک جامعه ارزش فراوان دارد، زیرا هر چه شناخت انسان از نحوه تفکر و عملکرد کسانی که در مقام همسر، فرزند، والد، رییس و همکار اداره و..... با آنان تعامل دارد، بیشتر باشد بدون شک زندگی آرامتر وآسوده تری داشته و از انواع چالش ها و کشمکش ها ، دعواها و درگیری ها برکنار خواهد بود و در نتیجه بیماری هایی چون اضطراب و افسردگی را کمتر تجربه خواهدکرد.
کتب معتبر روانپزشکی اختلالات شخصیت را با مولفه های زیر مشخص میکنند :
1- مجموعه ای از تجارب پایدار ذهنی و رفتاری هستند که غیر قابل انعطاف و کلیشه ای است و با نحوه تفکر وعملکرد اکثریت جامعه تفاوت دارد.
2- این تجارب ذهنی و رفتاری به شدت روی نحوه برخورد فرد با جهان و جامعه تاثیر می گذارند.
3- این الگوهای رفتاری در اوان نوجوانی یا جوانی شروع شده و تقریبا در تمام طول عمر فرد ثابت باقی می مانند.
4- این الگوهای ثابت پنداری و رفتاری به اختلال در یک یا چند جنبه از زندگی او (بین فردی یا زناشویی یا شغلی ) منجر می شود. لازم به ذکر است که تنها اختلال در یک جنبه نیز می تواند تشخیص اختلال شخصیت را مطرح نماید و لزوما نباید تمام جنبه های زندگی فرد مختل شود.
5- این امکان وجود داردکه الگوهای شخصیت در سنین پیری کمرنگ شوند اما غالبا بگونه های مختلفی در طول عمر فرد پابرجا می مانند.
6- این رفتارها و پندارها از نظر خود فرد طبیعی و عادی هستند.
7- این الگوهای رفتاری در مقابل هرگونه تغییری مقاومت می کنند و خود فرد هم تمایل چندانی به تغییر در خود احساس نمی کند.
عوامل موثر در شکل گیری شخصیت
در شکل گیری شخصیت هر فرد دو عامل اصلی دخیل هستند :
الف- ژنتیک
ب- محیط
بسیاری از اختلالات شخصیت به تجربه های تلخ فرد در دوران کودکی مربوط است .احساس طرد شدگی در مقابل پذیرش، بیشترین وابستگی را با ایجاد اختلال شخصیت در بزرگسالی دارد.کودک برای مقابله با آسیب شدید طرد شدگی یا بدرفتاری، دست به اتخاذ استراتژی های خاصی می زند که منجر به اختلال شخصیت در بزرگسالی می شود.
اجزای تشکیل دهنده شخصیت
شخصیت را می توان برآیند دو عامل زیر دانست. این دو عامل و کنش و واکنش های این دو آنچه را که شخصیت نهایی هر فرد می دانیم، ایجاد می کند :
سرشت Temperament
ذاتی، ژنتیکی، مادرزادی و خلاصه تمام آن چیزهایی است که هر فرد از بدو تولد با خود دارد. سرشت قابلیت تغییر و دگرگونی ندارد و ثابت است ، اگر چه ممکن است تحت تاثیر عامل دوم تا حدودی شدت و ضعف پیدا کند .
منش Character
ذاتی نیست و مجموعه چیزهایی است که در وجود انسان در دوره کودکی و نوجوانی تحت تاثیر محیط اطراف و نحوه تربیت والدین شکل می گیرد. ممکن است در بقیه عمر، فرد بتواند اجزای منش خود را با سعی و تلاش فراوان یا با استفاده از ابزارهای علمی مانند روانکاوی (Psychoanalysis ) و درمان های شناختی رفتاری (Cognitive-behavioral therapy) تا حدودی تغییر دهد، اما در اینجا نیز تغییر اساسی و عمده غیر ممکن است.
سرشت از 4 قسمت زیر تشکیل می شود :
1- نوجویی( Novelty seeking) : فرد چقدر به دنبال موضوعات و مسائل جدید است یا چقدر روال عادی و یکنواخت زندگی را دوست دارد.
2- پاداش مداری (Reward Dependence) : آیا نظرات دیگرا ن ، تعریف و تمجیدهایا انتقادات و ایرادهای آنان باعث می شود فرد مسیر زندگی خود را عوض کند یا نه؟
3- آسیب گریزی(Harm Avoidance) : آیا فرد از موقعیت های خطرناک اجتناب می کند یا برعکس از دل به دریا زدن لذت می برد؟
4- سخت کوشی (Persistence) : تلاش و پشتکار فرد را نشان می دهد.
منش از 3 قسمت زیر تشکیل می شود :
1- خودراهبری (Self-directedness ) : فرد چقدر اعتقاد دارد که خودش تعیین کننده زندگی خود است و چقدر برای تحقق این مسئله تلاش می کند.
2- خود فراروی (Self-transcendent) : فرد چقدر اعتقاد دارد که مسائل دیگری مانند بخت و اقبال، روزگار، دیگران و.... در تعیین سرنوشت او موثر هستند.
3- همکاری (Cooperative): فرد چقدر تمایل دارد با دیگران همکاری داشته باشد.
ترکیب این هفت جزء و کمیت و کیفیت آنها در وجود هر انسان شخصیت مخصوص به خود او را شکل داده و بنابراین با شناخت این اجزا می توان به راحتی پیش بینی کرد که نحوه واکنش مثلا یک دختر خانم 18ساله دارای شخصیت مرزی که آسیب گریزی کم و نوجویی فراوان دارد ، در مقابل تعارف مواد مخدر از طرف یک دوست چگونه خواهد بود. با احتمال بیش از 90% او به پیشنهاد استفاده از مواد پاسخ مثبت میدهد. یا یک کارمند با شخصیت اجتنابی که پاداش مداری بالا و خودراهبری کم دارد، هنگامی بهترین بازده را خواهد داشت که در کاری مشخص و برنامه ریزی شده و با نظارت نزدیک و دائمی مشغول باشد و پیشرفت های کاری او مورد توجه و تقدیر قرار گیرد.
ترکیب این هفت عامل با شدت و ضعف های مختلف دوازده شخصیت (Personality) زیر را می سازند. انسان نرمال نیاز به حد مشخصی از ویژگی های شخصیت اسکیزویید، پارانویید، خودشیفته، نمایشی و..... دارد. اما هنگامی که این اجزای شخصیتی بر کل وجود شخص غلبه می کنند و اغلب رفتارها و افکار او را تحت سلطه می گیرند اختلال شخصیت (Disorder) پیش می آید.
( دیاگرام اختلال شخصیت )
مثلا شخصیت اسکیزویید با مشخصه های منزوی بودن و تنها بودن به سه شکل زیر ممکن است دیده شود که از حالت ویژگی شروع می شود و به اختلال می انجامد.هر فرد ممکن است در قسمتی از این طیف قرار گیرد،اما عموما هنگامی که علائم در حدی باشد که در زندگی شخصی و اجتماعی او تاثیر منفی گذاشته و مشکلات بین فردی یا زناشویی یا شغلی ایجادنماید،تشخیص اختلال شخصیت مطرح می شود.
الف- آقای 35ساله با ویژگی (trait) اسکیزویید: ازدواج کرده و در یک مهمانی خانوادگی حضور دارد اما بجای اینکه با دیگران مکالمه کند مشغول تماشای تلویزیون می شود یا کتاب یا مجله ای در دست می گیرد.
ب- آقای35 ساله با ویژگی پر رنگ اسکیزویید : ازدواج کرده، اما به جای حضور در مهمانی اوقات بیکاری خود را به کوهنوردی یا اینترنت گردی می گذراند.
ج- آقای 35 ساله با اختلال شخصیت اسکیزویید: ازدواج نکرده و برنامه ای نیز برای ازدواج ندارد. با هیچ کس رفت و آمدی نداشته با همکاران اداری خود در حد یک سلام و احوالپرسی ارتباط دارد و به تازگی نظریه وی در مورد پیدایش سیاه چاله ها در مجامع جهانی بشدت مورد توجه قرار گرفته است.
انواع اختلالات شخصیت (Personality Disorders )
اختلالات شخصیتی گروه Cluster A) A)
- اسکیزویید Schizoid
- پارانویید Paranoid
- اسکیزوتایپال Schizotypal
این گروه از نظر هیجانی سرد، در خود فرورفته و جدا از دیگران هستند.
اختلالات شخصیتی گروه Cluster B) B)
- نمایشی Histrionic
- خودشیفته Narcissistic
- ضداجتماعی Antisocial
- مرزی Borderline
این گروه گرم و پرهیجان ، بی ثبات، سطحی، برونگرا و ماجراجو هستند.
اختلالات شخصیتی گروه Cluster C ) C)
- وابسته Dependent
- دوری گزین Avoidant
- منفعل مهاجم Passive-aggressive
- وسواسی Obsessive - Compulsive
- افسرده Depressive
این گروه مضطرب، محتاط، منتقد، با وجدان و مستعد افسردگی هستند.
در ادامه مطلب خصوصیات اصلی هر شخصیت به تفصیل بیان می شود. مواردی که درمتن با علامت دایره مشخص شده اند،ملاک های اصلیDSM-IV-TR (راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی) برای تشخیص این اختلالات شمرده شده است.همچنین این علایم نباید منحصرا در جریان بیماری اسکیزوفرنی ،اختلال خلقی یا اختلال سایکوتیک دیگر یا در زمینه مصرف مواد روی دهد.
لازم به یاد آوری است اگرچه معمولا قسمت عمده موارد ذکر شده در هر شخصیت، در تمام افراد دارای آن شخصیت دیده می شود، اما بنا به نوع فرهنگ و محیط اجتماعی و سطح اقتصادی ، ممکن است به اشکال گوناگون و یا با شدت و ضعف مشاهده شود و درمانگر باهوش و آگاه می تواند به راحتی و حداقل گروه تشخیصی ، هر فرد را مشخص نماید. ضمنا در هر گروه تشخیصی، هر کدام از زیرگروه ها ممکن است خصوصیاتی از دیگر زیرگروه ها را داشته باشند، مثلا دیدن یک فرد منزوی که افکار بشدت بدبینانه دارد کاملا عادی است. این موضوع بویژه در مورد کلاستر Bصادق است و هر زیرگروه حتما خصوصیاتی از زیرگروه های دیگر این دسته را داراست. بعلاوه در انواع خاصی از شخصیت ها، گروه های تشخیصی اختلالات شخصیت، در هم تنیده و بهم پیچیده اند (Mixed Personality). این نوع شخصیت ممکن است فقط توسط روانپزشکان و روانشناسان حاذق قابل تشخیص باشد.
اختلال شخصیت منزوی
(Disorder Schizoid Personality )
. از روابط نزدیک و صمیمی لذت نمی برد و تمایلی به درگیر شدن در یک رابطه عاطفی با دیگری ندارد.
. فعالیت های فردی را به در جمع بودن و هم صحبتی با افراد ترجیح می دهد.
. علاقه چندانی به روابط جنسی ندارد.
. دید تونلی دارد یعنی از فعالیت ها ی معدودی لذت می برد.
. تماس چشمی برقرار نمی کند. نسبت به تمجید یا انتقاد دیگران بی تفاوت و سرد و بی احساس به نظر می رسد. تنهاست و از تنهایی دلنشین خود لذت می برد.
تقریبا به همه چیز نگرشی فلسفی دارد.
به دلیل قوی بودن هستۀ خود (Ego) همواره به دنبال چیزهای فاخر و سطح بالاست.
به طور شایع مورد علاقه زنان هیستریونیک قرار می گیرد.
معمولا دیر ازدواج میکند و در حالت اختلال ممکن است اصلا درگیر ازدواج و رابطه عاطفی نشود.
ممکن است جذب نهضت های فلسفی یا اجتماعی مثل گیاهخواری یا مراقبه و... شود.
رابطه او با بچه ها،گیاهان، حیوانات و اینترنت بسیار بهتر از روابط با دیگر انسان ها است.
شغل هایی را انتخاب می کند یا در آنها موفق است که بتواند به تنهایی و با حداقل تعاملات اجتماعی انجام دهد مثل شب کاری، تحقیق و....
ممکن است در جمع خانواده نزدیک خود رفتاری نرمال داشته و صمیمی باشد.
معمولا انسان فرهیخته و دانایی است چون اوقات بسیاری را به مطالعه و اندیشیدن می گذراند.
از تماس جسمی با دیگران گریزان است.
اختلال شخصیت بدبین
( Paranoid Personality Disorder)
این اختلال درمردان بیشتر دیده می شود.
. فرد گمان می کند دیگران به او صدمه می زنند، یا سوء استفاده می کنند یا فریبش می دهند.
. به دیگران اعتماد ندارد و نگران است از اطلاعاتی که دارند برعلیه او استفاده کنند.
. در حرف های دیگران، حتی اگر تحسین و تمجید باشد به دنبال معانی منفی، تحقیرآمیز و تهدید کننده می گردد.
. در صورتی که احساس کند مورد توهین یا تحقیر قرار گرفته ممکن است بی نهایت کینه جو شود.
. به آسانی احساس می کند مورد حمله واقع شده و سریعا با پرخاشگری مقابله به مثل می کند.
. نسبت به وفاداری شریک جنسی خود سوءظن بی پایه و مکرر دارد که با اطمینان دهی یا ارائه مدارک برطرف نمی شود.
. بدون دلیل کافی وفاداری و قابلیت اعتماد دوستان و نزدیکان خود را زیر سوال می برد.
از شوخی کردن خوشش نمی آید و ممکن است برداشت کند که قصد استهزا و تحقیر او را دارند.
تماس چشمی زیاد ندارد اما بدقت مراقب همه چیز هست
از صحبت کردن در مورد خود و دادن اطلاعات شخصی به دیگران خودداری می کند.
معمولا مورد توجه و علاقه زنان هیستریونیک قرار می گیرد.
در برخوردهای روزمره ممکن است بسیار منطقی و معقول به نظر برسد.
از نظر هیجانی سرد و فاقد صمیمیت، فاقد حس شوخ طبعی و رسمی است.
در صورتی که احساس کند ممکن است مورد حمله قرار گیرد در آسیب زدن به دیگران پیش دستی می کند.
ممکن است در سنین سالخوردگی صفات پارانویید تبدیل به اصول اخلاقی محکم و اهمیت به رفاه دیگران شود.
به دلیل بی اعتمادی اساسی به جنس مخالف معمولا دیر ازدواج می کند یا اصلا ازدواج نمی کند.
اختلال شخصیت اسکیزوتایپال
( Schizotypal Personality Disorder)
. تفکر جادویی و عقاید انتساب و خطاهای ادراکی و گسستگی از واقعیت دائمابا او همراه است.
. تجربیات درکی عجیبی داردمثلا ممکن است احساس کند قسمتی از بدنش به خودش تعلق ندارد یا از پلاستیک ساخته شده است.
. معمولا بجز خانواده درجه یک خود دوست و آشنایی ندارد.
. باورهای عجیب و غریب یا تخیلات سحرآمیز داردکه با زمینه فرهنگی او هماهنگ نیست (مانند عقیده به غیب گویی، حضور ارواح، افراد فضایی و...).
. نحوه تکلم او ممکن است عجیب باشد مثلا از زبان ابداعی خود استفاده کند یا گفتار شدیدا کلیشه ای داشته باشد.
. غالبا ظاهر عجیب و غریبی دارد بعنوان مثال استفاده از زینت آلات خاص، تعویذ و چشم زخم ، یا شئ عادی که مفهوم خاصی برای خودش دارد.
. سوء ظن و تفکر پارانویید دارد.
. بعلت افکار پارانویید خود اضطراب اجتماعی مفرط دارد که با گذر زمان و آشنایی بیشتر برطرف نمی شود.
در جمع بشدت احساس ناراحتی می کند زیرا بسیار ناهماهنگ است و از طرد شدن اضطراب و ترس دارد.
افراد اسکیزوتایپال گروه ها و فرقه های خاصی برای خود تشکیل می دهند.
رفتار عجیب او در اوائل آشنایی ممکن است جالب توجه و خوشایند باشد.
معمولا به بهداشت و ظاهر خود کم توجه است و حتی به دلیل عدم حفظ نظافت در محل زندگی ممکن است درگیری قانونی پیدا کند.
ممکن است به مدت کوتاهی دچار توهمات بینایی یا شنوایی شود.
به علت عدم هماهنگی با جامعه معمولا مشاغل سطح پایین و با درآمد اندک دارد.
اختلال شخصیت نمایشی
(Histrionic Personality Disorder)
این اختلال در زنان بیشتر دیده می شود.
. دو نیاز اصلی او در زندگی موردتوجه بودن و تنوع طلبی است.
. در موقعیت هایی که کانون توجه نیست احساس ناراحتی می کند.
. به اغواگری آشکار از جنس مقابل دست می زند.
. نحوه تکلم او نمایشی و توام با خودنمایی است.
. از ظاهرو زیبایی های فیزیکی خود برای جلب توجه استفاده می کند.
. هیجانات سطحی دارد که آنها را شدید و پرشور ابراز می کند.
وقتی در کانون توجه نباشد،کج خلق و پرخاشگر می شود.
هر رابطه ای بسیار پرشور و هیجان آغاز شده ولی به سرعت برای او کسل کننده می شود و به دنبال رابطه جدید می رود.
ممکن است توانمند و باهوش باشد اما به دلیل پشتکار کم به سطوح بالا دست پیدا نمی کند.
احتمال برقراری رابطه خارج زناشویی از طرف اوبسیار بالاست.
ممکن است ظاهر غیر متعارف داشته باشد و لباس های تحریک کننده و اغواگرانه بپوشد.
همواره در جستجوی توجه است.
معمولا علاقه دارد وانمود کند با افراد معروف و مشهور آشنایی دارد.
به ندرت دارای نظرات شخصی است و برای بدست آوردن دل دیگران با آنها موافقت می کند.
از نظر جنس مخالف بسیار جذاب است.
در مشاغلی که نیاز به جلوه گری دارد، مانند سینما و تئاتر و بازاریابی ممکن است بسیار موفق باشد.
معمولا دوستان بیشتری از جنس مخالف دارند تا از جنس موافق خود.
ممکن است دچار اختلال عملکرد جنسی باشد.
ممکن است تظاهر به خودکشی کند اما احتمال خودکشی موفق پایین است.
چون طالب هیجان است، مصرف مواد یا درگیری قانونی ممکن است برای او پیش آید.
بیش از تمام شخصیت ها از مد پیروی می کند.
ممکن است زندگی او در دنیایی از کارهای احمقانه سپری شود.
احتمال طلاق گرفتن حداقل یکبار بسیار بالاست.
اختلال شخصیت خودشیفته
(Narcissistic Personality Disorder)
. احساس عمیقی دارد که بسیار مهم و بی نظیر است.
. به دلیل این احساس انتظار دارد به طور مداوم مورد تحسین و تمجید قرار گیرد.
. با تخیلات موفقیت،قدرت،زیبایی و عشق ایده آل اشتغال ذهنی دائم دارد.
. از دیگران در جهت رسیدن به مقاصد خود سوءاستفاده می کند.
. با تصور اینکه فردی استثنایی وخاص است،فقط افراد خاصی را لایق نشست و برخاست با خود می داند.
. غالبا به دیگران حسادت می ورزد ولی معتقد است همه به او حسودی می کنند.
. ممکن است در نظردیگران فرد متکبر و مغروری باشد.
. توانایی همدردی با دیگران و درک احساسات آنها (همدلی) را ندارد.
در آرزوی شهرت و ثروت است و خود را مستحق رسیدن به همه چیز می داند.
تحمل انتقاد ندارد و ممکن است انتقاد ولو ملایم و بجا را با پرخاشگری شدید پاسخ دهد.
انتظار دارد رفتار دیگران با او متفاوت و خاص باشد بدون اینکه کار خاصی انجام داده باشد.
بحران میانسالی شدیدی را ممکن است تجربه کند چون از افول قدرت و زیبایی خود دچار اضطراب می شود. رفتار او نسبت به دیگران غالبا فخرفروشانه است.
ممکن است به ورزش هایی مانند زیبایی اندام روی آورد تا حس برتری خود در همه جنبه ها را اقناع نماید.
اختلال شخصیت مرزی
(Borderline Personality Disorder )
در مرز بین نوروز ( اختلالات اضطرابی و هیجانی)و سایکوز(جنون)قرار دارد.
. فرد مبتلا به این اختلال بعلت ترس از طرد شدن (چه واقعی و چه خیالی) ممکن است دست به اقدامات دیوانه وار و خودکشی و خودزنی های مکرر نماید.
. روابط بین فردی او بسیار بی ثبات و پرتنش است.
. تاریخچه رفتارهای تکانشی و نامعمول زیادی دارد مثل ولخرجی، بی بندو باری جنسی، رانندگی جنون آمیز، پرخوری، مصرف مواد مخدر و.....
. تهدیدها و ژست های مکرر خودکشی و خودزنی دارد.
. احساس پوچی مزمن دارد و برای فرار از این" هیچ بودن"، دست به هرکاری می زند تا به خود حسی از زندگی و پویایی القا کند.
. دائما احساس می کندهویت مشخصی ندارد یا وجودش بی ثبات است.
. بطور موقت ممکن است تفکر پارانویید داشته باشد.
. پرخاشگری ناگهانی کلامی و فیزیکی دارد.
از نظر او مردم یا خوب هستند یا بد. فرد خوب ممکن است در زمان بسیار کوتاهی تبدیل به بد و یا برعکس شود.
احساس بی ثباتی و بی هویتی در خود می کند.
درآغاز رابطه بسیار جذاب است ، زیرا هنجارشکن و بسیار پرشور و هیجان به نظر میآید.
در روابط خود با دیگران حد و مرزهای مرسوم را رعایت نکرده و به سرعت صمیمی می شود،اگرچه به همان سرعت نیز ممکن است از رابطه دلزده شده یا با خشم و افسردگی برخورد کند.
اثرات بریدگی رگ، اسکار داغ کردن یا آسیب زدن به خود در بدن آنها فراوان است.
بصورت خفیف تر تاتوها و piercing (سوراخ کردن مناطق مختلف بدن) متعدد دارند.
اختلال شخصیت ضد اجتماعی یاجامعه ستیز
(Antisocial Personality Disorder )
. با موازین و قوانین اجتماعی ناسازگاری دارد بطوری که منجر به درگیری با قانون و بازداشت یا سوءسابقه می گردد.
. بخاطر نفع شخصی دروغ میگوید،دیگران را فریب می دهد و کلاهبرداری می کند.
. تحریک پذیر و پرخاشگر است و ممکن است بکرات با دیگران درگیری فیزیکی داشته باشد.
. نسبت به مسئولیت های شغلی یا خانوادگی بسیار بی توجه است.
. فاقد روحیه پشیمانی واقعی است اگرچه ممکن است در عذرخواهی بسیار ماهر باشد تا بتواند به فعالیت های خود ادامه دهد.
. نسبت به ایمنی خود و دیگران بی اهمیت است، مانند رانندگی خطرناک، یا پس انداز نکردن و بیمه نبودن.
در برخوردهای اولیه ممکن است بسیار جذاب و شیک باشد.آنها به تاثیرگذاری در برخورد اول معروف هستند.
بی حرمتی به دیگران و نقض حقوق آنها ویژگی اصلی افراد ضد اجتماعی است.
برخلاف سایر شخصیت ها از اوان نوجوانی با تجربیاتی چون دروغگویی،فراراز مدرسه،دزدی،نزاع و فعالیت های غیرقانونی قابا تشخیص گذاری است.
در جلب توجه جنس مخالف بسیار مهارت دارد.
در سابقه او موارد متعدد از سرقت، دروغگویی، شیادی، پرخاشگری، مصرف مواد مخدر و......دیده می شود،اما الزاما این اختلال مترادف بزهکاری نیست.
بیش از سایر افراد دوستدار دلهره و تحریک شدن است و ممکن است برای مشاغل خاصی مناسب باشد.
فاقد برنامه ریزی است و معمولا بر اساس تکانه های آنی خود عمل می کند.
فاقد همدردی با انسانها ست و نسبت به درد و رنج دیگران بی تفاوت است.
ممکن است دارای اشکالات ساختاری در سیستم مغز و اعصاب باشد.
الکلیسم و اعتیاد ممکن است جزیی از زندگی او باشد.
معمولا باهوش است و ارزیابی خوبی از حد و اندازه سوء استفاده از دیگران دارد.
روابط خارج زناشویی متعددی ممکن است داشته باشد چون قادر به کنترل تکانه های جنسی خود نیست.
اختلال شخصیت اجتنابی/ دوری گزین
(Avoidant Personality Disorder)
. حساسیت مفرط به طرد شدن هسته مرکزی این شخصیت است.
. این افراد نسبت به ارزیابی شدن شدیدا حساس است.
. از فعالیت های شغلی که نیاز به تماس های بین فردی دارد بدلیل ترس از انتقاد،عدم پذیرش یا طرد شدن اجتناب می کند .
. تنها در صورتی با دیگران معاشرت می کند که مطمئن باشد مورد پذیرش و محبت قرار خواهد گرفت.
. در موقعیت های اجتماعی مدام فکر می کند که پسندیده و مقبول نیست.
. از نظر اجتماعی خود را پست تر، نالایق و غیرجذاب می پندارد.
. به دلیل ترس از شرمندگی در فعالیت های جدید شرکت نمی کند مثلا برای پاسخ به سوال استاد پیشقدم نمی شود یا در یک مسابقه شرکت نمی کند.
. به دلیل احساس شرم یا ترس از تمسخر ، از بیان احساسات خود حتی برای افراد خیلی صمیمی و نزدیک به خود مانند همسر نیز خودداری می کند.
فقط با افراد خاصی که از آنها خوشش می آید معاشرت می کند.
برخلاف اختلال اسکیزویید ، این شخصیت مایل و مشتاق به برقراری ارتباط با دیگران است، اما از انجام این کار هراس دارد.
از حضور در جلسات کاری یا پروژه های گروهی بشدت اجتناب می کند.
او هیچ گاه در مقابل جمع سخنرانی نمی کند یا به اجرای موسیقی نمی پردازد.
معمولا به شغل های حاشیه ای و کم درآمد مشغول است، زیرا از درخواست ترفیع یا وارد شدن در رقابت کاری می ترسد.
اختلال شخصیت وابسته
(Dependent Personality Disorder )
. نیاز مفرط به مراقبت شدن و کسب تکلیف از طرف اطرافیان دارد.
. بدون راهنمایی و اطمینان بخشی مفرط دیگران نمیتواند تصمیم بگیرد.
. از تنها ماندن وجداشدن از دیگران احساس ناراحتی شدید می کند.
. دوست دارد دیگران مسئولیت حیطه های مهم زندگی او را به عهده گیرند.
. با کسی مخالفت نمی کند زیرا می ترسد حمایت او را از دست بدهد.
. به دلیل اعتماد نداشتن به توانایی ها و قضاوت های خود معمولا کاری را شروع نمی کند اما اگر کاری به او با برنامه مشخص بدهند به خوبی از عهده برمیآید.
. برای جلب محبت و حمایت دیگران حاضر است حتی کارهای ناخوشایند و خلاف میل باطنی خود انجام دهد (باج می دهد چه در روابط عادی و چه در روابط عاطفی).
. وقتی در یک رابطه منبع حمایت و محبت را از دست می دهد، بلافاصله بدنبال رابطه دیگری می رود. روابط خارج زناشویی زیاد رخ می دهد.
این اختلال به علت آموزه های تربیتی و فرهنگی در زنان بیشتر دیده می شود.
نیازهای خود را تحت الشعاع خواسته های دیگران قرار می دهد.
اعتماد به نفس او بسیار پایین است.
فاقد روحیه مستقل است و هنگام تنهایی احساس بیچارگی می کند.
فردی که در آغاز یک رابطه بشکل خوشایندی حرف گوش کن و مطیع بنظر می رسد احتمالا دچار اختلال شخصیت وابسته است.
همسر این فرد ممکن است احساس کند که بجای همسر، یک کودک ناتوان و نیازمند به رسیدگی و مراقبت در کنار خود دارد.
معمولا با عقاید و نظرات دیگران موافقت می کند، زیرا نمی خواهد توجه و محبت آنها را از دست بدهد.
تلاش برای مستقل کردن او باعث ایجاد اضطراب در فرد وابسته می شود.
توصیف "پادری" برای تبیین شخصیت این افراد مناسب است، زیرا تلاش برای هماهنگ بودن دائم با دیگران باعث سوء استفاده از او می شود.
بسیار بندرت ممکن است رهبری گروهی را بعهده بگیرد.
در درون خود بشدت احساس بی عرضگی و بی کفایتی می کند.
مهم ترین مشغله ذهنی او وحشت شدید از تنها ماندن در دنیاست.
ممکن است برای حفظ یک رابطه عاطفی حتی تن به برقراری رابطه جنسی ناخوشایند دهد.
اختلال شخصیت منفعل- مهاجم
(Passive-Aggressive Personality Disorder )
هسته مرکزی شخصیت اوعبارت است از مانع تراشی و کارشکنی، لجبازی، تعلل و مسامحه و ناکارآمدی به شکل پنهان(منفی کاری).
. بطور غیر مستقیم از انجام وظایف شغلی و خانوادگی خود سرباز می زند.
. همواره از این شکایت دارد که دیگران قدر اورا نمی دانند.
. معمولا از روی لجبازی و بدون دلیل منطقی به مخالفت و جرو بحث می پردازد.
. بدون اینکه دلیلی باشد از افراد مافوق انتقاد می کند و نسبت به آنها خشمگین است. انتقاد بی دلیل و بی پایه او معمولا شامل مراجع قدرت نیز می شود.
. سعی می کند بدبختی های زندگی خود را بزرگنمایی کند و دائم گله و شکایت از بخت و اقبال و زندگی خود دارد.
چون جرات و جسارت مخالفت را ندارد،به گونه های انفعالی دست به مخالف میزند، مثلا با گرفتن مرخصی استعلاجی وظیفه شغلی خود را انجام نمی دهد.
در ظاهر بسیار مطیع است اما مدام کارها را به عقب می اندازد، یا خرابکاری می کند یا طفره می رود. در حیطه شغلی و زناشویی خود یک خرابکار واقعی است.
غرزدن و انتقاد بی پایه اصلی ترین وظیفه او درزندگی بشمار می رود.
وانمود می کند که تحت ظلم و ستم قرار دارد.
تمایل دائمی و شدیدی به بی اهمیت انگاشتن موفقیت ها و پیشرفت های اطرافیان خود دارد
معمولا در حیطه شغلی یا زناشویی اصلی ترین وظیفه اش را فراموش می کند ،کارش را باکیفیت پایین انجام می دهد عمدا دیر به سر قرار یا مهمانی می آید و خرابکاری می کند.
به ظاهر لبخند میزند و موافق است اما دردرون خود از دیگران خشمگین و عصبانی است. از ناکامی اطرافیان خود در دل شادمان می شود.
اختلال شخصیت وسواسی – جبری
(Obsessive Compulsive Personality Disorder )
هسته مرکزی شخصیت او کمال طلبی و انعطاف ناپذیری است.
. معمولا دروغ نمی گوید و بسیار اخلاق مدار است.
. بطور ذهنی دائما با کمال طلبی، نظم و ترتیب و کنترل روانی دیگران درگیر است،درحدی که کارآیی او تحت تاثیر شدید قرار می گیرد.
. آنقدر به کار علاقه دارد که از تفریح و رفت و آمد با دوستان می گذرد ، دون اینکه نیاز مالی داشته باشد.
. نسبتا یا کاملا خسیس است و اشیای بیهوده را نیز نگه می دارد.
. قبول ندارد که کسی بتواند کاری را بخوبی خودش انجام دهد.
. همکاری وی بسیار پایین است و ترجبح می دهد همه کارها را خودش انجام دهد.
. سرسخت و انعطاف ناپذیر است.
به علت خساست و پس انداز کردن پول، سطح زندگی او از میزان درآمدش پایین تر است.
ممکن است به قدری در حین انجام کار مشغول جزییات شود که نتواند کار را در زمان تعیین شده به پایان برد. بسیار پرکار و معمولا دارای مشاغل حساس و سطح بالاست.
لجباز به نظر می رسد و دائما می خواهد اطرافیان را تحت کنترل داشته باشد.
ساعات بیشتری را در محل کار میگذراند تا در منزل.
ممکن است به عنوان یک رییس، بسیار منصف اما کاملا قانونگرا و بدون هیچگونه مصلحت اندیشی یا در نظر گرفتن جوانب عاطفی و انسانی رفتار کند.
اگر بندرت کاری را به دیگری واگذار کند مضطرب می شود و سعی می کند مراحل پیشرفت کار را بررسی و کنترل کند.
معمولا عادت به تشویق و قدردانی ندارد چون اعتقاد دارد هرکس باید وظیفه خود را انجام دهد.
اگر به مسافرت یا مهمانی نیز برود ،درگیر انجام کار با موبایل،اینترنت و... است.
اختلال شخصیت افسرده
(Depressive Personality Disorder )
فرد مبتلا به این اختلال نسبت به خود نگرش منفی دارد و مدام خود را سرزنش می کند،یعنی اعتماد به نفس کافی نداردو خودش را نیز از این بابت سرزنش می کند.
احساس مسئولیت دارد و از روی وجدان وظایف خود را انجام می دهد.
ممکن است علائمی ازافسردگی داشته باشند اما معیارهای افسردگی اساسیMajor Depression را نداشته و معمولا تمایل به خودکشی نیز ندارد.
بیشتر تمایل دارد غمگین باشد و غصه بخورد.
علاوه بر خودش،نسبت به دیگران نیز نگرش منفی و انتقادی و سرزنشگر دارد.
همیشه نیمه خالی لیوان را می بیند و تقریبا نسبت به همه چیز بدبین است.
تقریبا همیشه احساس گناه و پشیمانی دارد.
ممکن است نسبت به وقایع و جهان اطراف و مسئولیت های خود احساس اضطراب مزمن داشته باشد.
تقریبا چیزی وجود ندارد که اوراکاملا شاد و خوشحال نماید.
به نظر می رسد توانایی لذت بردن از هیچ چیزی بخصوص شادی های کوچک زندگی را ندارد.
همواره به جنبه های منفی هر اتفاقی توجه میکند.
به دلیل احساس ناامیدی و بی کفایتی و عزت نفس پایین به فردی انتقادگر بدل می شود.
ممکن است این حالت انتقادی به جهان اقتصاد و سیاست نیز تسری یابد، در این حال او به یک منتقد حکومت ها تبدیل می شود.
وقت زیادی را صرف خودخوری و نشخوار اشتباهات ، ناکامی ها و حسرت های زندگی می کند.
گاهی اوقات به شکل متناقض فرد بسیار شوخ طبعی نشان می دهد که توانایی زیادی برای شاد کردن و خنداندن دیگران از طریق دست انداختن خودش و جامعه دارد.
بنظر میرسد خلق افسرده او واگیر دار است و بتدریج اطرافیان وی را نیز افسرده می کند.
ممکن است در راه آرمان های خود تا پای جان بایستد.
دکتر پریسا جهانلو
سرپرست مرکز بهداشتی درمانی اسماعیل آباد Dr.jahanlou@yahoo.com
[1]- personality disorder