سبکی تحمل ناپذیرهستی:دون ژوانی ناگزیر.....

 

اگرچه فيلم سبکی تحمل ناپذیرهستی(فيليپ کافمن­1988) که از روی رمانی مشهور از ميلان کوندرا ساخته شده و در ایران هم با نام بارهستی(ترجمه پرویز همایون )موجود است را می توان از جنبه های مختلف مورد ارزیابی قرار داد،من توجه خود را به موضوعی در فيلم متمرکز می کنم که می تواند در دسته اعتياد جنسی Sexual Addiction طبقه بندی شود.

 

 

 

درگرماگرم حوادث سال های حوالی 1968 در پراگ(که با حمله شوروی به آن کشور ومحدودیت ها و تبعيد برای روشنفکران مخالف همراه بود) ترزا(ژوليت بينوش) نمی تواند مرد مورد علاقه اش توماس (دانيل دی لویيس) را از رفتن مکرر به سوی زنان دیگر بازدارد....

 

 

..... اعتياد جنسی به رفتارهای نرمال جنسی اطلاق می شود که تکرار و تواتر آن بسيار بيشتر از حالت نرمال بوده و برای خود شخص یا از حيث سلامتی یا منزلت اجتماعی او مشکلاتی ایجاد می کند.البته ممکن است این رفتارهای نرمال در کنارخود انواعی از پارافيليا را هم داشته باشند،چنانکه در فيلم در مورد توماس می بينيم که علاوه بر تمایل شدید و غيرقابل کنترلی که تقریبا نسبت به هر زنی که در اطرافش است،ازخود نشان ميدهد،گونه ای تمایل پارافيليایی از نوع فتی شيسم(Fetishism برانگيختگی از طریق اشيای متعلق به جنس مخالف) نيز به کلاه سابينا(لنا اولين)دارد.

 

 

یکی از نظرات درباب شکل گيری اعتياد جنسی،ناظر به ترومای اوليه Early Trauma در کودک است.اتفاقات ذاتا تروماتيک(آزارکودکان­خشونت خانگی­ جنگ­مرگ والدین­حوادث طبيعی فاجعه آميز و تصادفات شدید) و حتی اقدامات تهاجمی پزشکی(درکودکان حساس تر) در یک کودک زیر 6 سال ممکن است باعث ایجاد اعتياد جنسی در بزرگسالی شود. همچنين گفته ميشودسبک وابستگی شيفته وارPreoccupied Attachmentدر کودک ممکن است در آینده باعث ایجاد اعتياد جنسی شود،راهی که شخص بتواند نياز شدیدش به داشتن احساس اطمينان و ایمنی را از طریق چند پارتنر رفع کند

 

. البته باید به خاطر داشت که در پاره ای موارد،هيپرسکسواليتی نتيجه بيماری های ساختمانی مغز(تومورها­صرع )و عوارض دارویی ممکن است باشد. بعلاوه مصرف مواد مخدر(از همه بيشتر کوکایين ومتامفتامين ها)همراه با علائم اعتياد جنسی هستند. ممکن است اعتياد جنسی را بتوان گونه ای از بيماری وسواس در نظر گرفت زیرا فرد در خود تمایل شدیدی برای دست زدن به عملی دارد که فکر می کند اضطراب و تنش او را کمتر خواهد کرد و در ضمن می خواهد که از دست این رفتار خلاصی یابد ،اما توان آن را ندارد.

 

 

. برای تشخيص هيپر سکسواليتی،معيارهایی وجود دارد: بيش از 7 ارگاسم در هفته، ایجاد دیسترس در زندگی به علت هيپرسکسواليتی و بيشترین رفتارجنسی که در اعتياد جنسی انجام می شود،Masturbation است. در فيلم،تماشاگر به جز دیسترس موجود در درابطه توماس با ترزا که به علت روابط جنسی متعدد او روی داده است،علامت دیگری از اعتياد جنسی نمی بيند.البته شاید به علت اینکه رفتارهای او تا حدودی تکانه ای Impulsiveاست و احتمالا تا حدودی اجبار وسواس گون دارد نيز بتوان تشخيص اعتياد جنسی گذاشت.

 

 

هيپرسکسواليتی از آنجا که می تواند به رابطه خارج زناشویی مکرر منجرشود،در بين دو شریک جنسی بسيار مخرب است،چنانکه در فيلم ميبينيم ترزا از رفتار توماس آنچنان در عذاب است که دوبار از وی ميگریزد و یکبار قصد خودکشی دارد .شخصيت وابسته ترزا تحمل این رفتار توماس راندارد

 

علاوه برآن به علت اینکه داشتن روابط متعدد با افراد مختلف،فرد را در معرض بيماری های منتقله از راه تماس جنسیSexual Transmitted Disease مانند ایدز،هپاتيت،زگيل تناسلی و...قرار ميدهد،باید به این بيماری به عنوان یک امکان بالقوه انتشار بيماری های منتقله از راه جنسی توجه داشت.

 

آیا اعتياد جنسی (و حتی سایر انواع اعتياد)برای این هستند که تحمل بار سنگين زندگی را برای برخی مردمان آسانتر کنند؟باری که نخواهند توانست در هشياری کامل بر دوش ببرند.......